گنگ بود!
همه چیز گنگ بود و رفتنت را در هر معادله ای جای گذاری می کردم جوابی به دست نمی آوردم.
بعد از تو، آن شهر جای ماندن نبود!
فرار کردم
از تو… از خودم… از قول و قرارهایی که در نطفه خفه شد!
ابتدا آن شهر و بعد از آن نتیجه ی افکار پریشانم می گفت این دنیا جای ماندن نیست…
نشستم و پاییز هزار و سیصد و رفتنت را ورق زدم و ورق زدم و ورق زدم که رسیدم به خط پایان… نه… گاهی هیچ دلیلی برای ماندن نیست!
دلیل تو بودی… هوا تو بودی… نفس تو بودی و به خدا که رفتن به چشمانت نمی آمد!
همه چیز گنگ بود و رفتنت را در هر معادله ای جای گذاری می کردم جوابی به دست نمی آوردم.
بعد از تو، آن شهر جای ماندن نبود!
فرار کردم
از تو… از خودم… از قول و قرارهایی که در نطفه خفه شد!
ابتدا آن شهر و بعد از آن نتیجه ی افکار پریشانم می گفت این دنیا جای ماندن نیست…
نشستم و پاییز هزار و سیصد و رفتنت را ورق زدم و ورق زدم و ورق زدم که رسیدم به خط پایان… نه… گاهی هیچ دلیلی برای ماندن نیست!
دلیل تو بودی… هوا تو بودی… نفس تو بودی و به خدا که رفتن به چشمانت نمی آمد!
امتیاز کاربران به: چیز هایی هست که نمیدانی
![Star Rating](https://www.bookcityonline.ir/img/EmptyStar.png)
![Star Rating](https://www.bookcityonline.ir/img/EmptyStar.png)
![Star Rating](https://www.bookcityonline.ir/img/EmptyStar.png)
![Star Rating](https://www.bookcityonline.ir/img/EmptyStar.png)
![Star Rating](https://www.bookcityonline.ir/img/EmptyStar.png)
![](../../../../../img/loading.gif)
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.