ماجراهای تامی توپنس

وضعیت : موجود

قیمت : 1,260,000 ریال

آن روز هوا بارانی بود. روزنامۀ دیلی‌لیدر با بی‌حوصلگی و از سر بیکاری از دست توپنس افتاد: «تامی، می‌دانی به چه چیزی فکر می‌کنم؟» همسرش جواب داد: «گفتنش غیرممکن است، چون تو در آنِ واحد به چیزهای زیادی فکر می‌کنی.» - داشتم فکر می‌کردم که وقتش است برویم برقصیم. تامی سریع روزنامه را برداشت و درحالی‌که سرش را به یک طرف خم کرده بود گفت: «آگهی ما به ‌نظر جالب می‌آید؛ کارآگاهان باتجربۀ بلانت. توپنس، می‌دانستی تو به‌تنهایی نقش کارآگاهان باهوش بلانت را بازی می‌کنی؟ به گفتۀ «هامپتی دامپتی» این مایۀ افتخار است.» - من داشتم دربارۀ رقصیدن حرف می‌زدم. - من نکتۀ عجیبی را در این روزنامه‌ها دیده‌ام.
امتیاز کاربران به: ماجراهای تامی توپنس
Star Rating Star Rating Star Rating Star Rating Star Rating

شما هم می‌توانید در مورد این کالا نظر بدهید.

برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.