مادر عشق و دیگر هیچ

وضعیت : موجود

قیمت : 300,000 ریال

  • انتشارات قطره منتشر کرد: «بارون گرفت، چه بارونی، جر و جر. خواستن یه جا پیدا کنن که بارون بهشون نخوره. این ور می رفتن، اون ور می رفتن، دنبال یه جا می گشتن. یه هو یه صدایی اومد: آهای ماه پری، آهای خورشید پری... برگشتن دیدن یه سنگ کوچولو دل تاریک شو واسه اونها وا کرده، بیاین تو اینجا بارون نخورین. ماه پری و خورشید پری دست همو گرفتن و رفتن تو دل تاریک سنگ کوچولو.» «اون وقت چی شد؟» «دل تاریک سنگ، روشن روشن شد.» «اون وقت چی شد؟» «هم دیگه رو بغل کردن و خوابیدن.» «دیگه بیرون نیومدن برن خونه شون؟» «نه دیگه مادر، چه جوری می تونستن برگردن خونه شون؟ نردبون شون شکسته بود.» «همین جور تو دل سنگ کوچولو موندن؟» «آره مادر، سنگ دیگه سنگ نبود، شده بود یه جواهر قیمتی.» «دیگه هیچ وقت و هیچ وقت، از خواب بیدار نشدن؟» «نه مادرف ماه پری ها و خورشید پری ها اومدن اون ها رو با خودشون بردن به آسمون. مثه آدمایی که دیگه بیدار نمی شن و می رن آسمون.» «تو هم می ری آسمون؟» «آره مادر، من هم می رم آسمون، همه می رن آسمون.» -از متن کتاب-
«بارون گرفت، چه بارونی، جر و جر. خواستن یه جا پیدا کنن که بارون بهشون نخوره. این ور می رفتن، اون ور می رفتن، دنبال یه جا می گشتن. یه هو یه صدایی اومد: آهای ماه پری، آهای خورشید پری... برگشتن دیدن یه سنگ کوچولو دل تاریک شو واسه اونها وا کرده، بیاین تو اینجا بارون نخورین. ماه پری و خورشید پری دست همو گرفتن و رفتن تو دل تاریک سنگ کوچولو.» «اون وقت چی شد؟» «دل تاریک سنگ، روشن روشن شد.» «اون وقت چی شد؟» «هم دیگه رو بغل کردن و خوابیدن.» «دیگه بیرون نیومدن برن خونه شون؟» «نه دیگه مادر، چه جوری می تونستن برگردن خونه شون؟ نردبون شون شکسته بود.» «همین جور تو دل سنگ کوچولو موندن؟» «آره مادر، سنگ دیگه سنگ نبود، شده بود یه جواهر قیمتی.» «دیگه هیچ وقت و هیچ وقت، از خواب بیدار نشدن؟» «نه مادرف ماه پری ها و خورشید پری ها اومدن اون ها رو با خودشون بردن به آسمون.
امتیاز کاربران به: مادر عشق و دیگر هیچ
Star Rating Star Rating Star Rating Star Rating Star Rating

شما هم می‌توانید در مورد این کالا نظر بدهید.

برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.