باید میرفتم، باید خودم را به خویشتنم ثابت میکردم. رفتم تا حوالی حضور، تا آنقدر نزدیک که بودنم را نفهمد. میخواستم فقط ببینمش. او را که نه، قسمتی از جوانیم را، تقریبا تمام خودم را، همهی خاطرات خوب و دوستداشتنیام را که سالها در نبودنش با بودن آنها زیسته بودم، گریسته بودم...
امتیاز کاربران به: شکوفه های پائیزی
![Star Rating](https://www.bookcityonline.ir/img/EmptyStar.png)
![Star Rating](https://www.bookcityonline.ir/img/EmptyStar.png)
![Star Rating](https://www.bookcityonline.ir/img/EmptyStar.png)
![Star Rating](https://www.bookcityonline.ir/img/EmptyStar.png)
![Star Rating](https://www.bookcityonline.ir/img/EmptyStar.png)
![](../../../../../img/loading.gif)
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.