پیش از آب شدن برف ها

وضعیت : موجود

قیمت : 1,000,000 ریال

  • «پیش از آب شدن برف‌ها» سال 1392 در نشر نگاه منتشر شد . در موردش آدم‌های زیادی حرف‌ زده‌اند، اما به زعم من هنوز هم مهم‌ترین ویژگی‌ای که می‌شود به آن اشاره کرد توجه به فضاهای جوانانه و گشتن به دنبال معناست.
    بعضی فقط زنده‌اند تا وقت مرگ‌شان برسد و بعضی دائم در حال پیدا کردن علت بودن‌شان هستند. راوی این داستان دایره‌ای از این جویندگان را به بهانه‌ روایتش به ما معرفی می‌کند؛ آنهایی که به‌خاطر جوانی و میل به «شدن» و شانه خالی کردن از زیر بار تکلیفی که گذشتگان برایشان تدارک دیده‌اند، در تکاپو هستند و آنهایی که بعد از جوانی هم تن نداده‌اند به آن تکالیف و خارج از سایه‌های امن زندگیِ بهنجار، روزگار می‌گذرانند. در مقابل رمان‌های جوانانه‌ و بسیار متمرکزی که از ترس از دست دادن انسجام کار، از محور اصلی تخطی نمی‌کنند، در رمان «پیش از…» نویسنده با خیال راحت و خونسرد داستان‌های حاشیه‌ای زیادی را برایمان بازگو می‌کند، بدون آن که رشته اصلی کلام از دستش خارج شود. شخصیت‌های فرعی و اصلی زیادی به فضای داستان سرک می‌کشند و نویسنده از پراکنده‌گویی، رک‌گویی و زیاده‌گویی واهمه‌ای ندارد. زیاده‌گویی‌ها لطمه‌ای به فضای داستان نمی‌زنند زیرا کل داستان در مورد ارتباط و بیرون خزیدن از لاک خود و توانایی بروز خویشتن به هر طریقی است و در ضمن داستانی که بنایش بر بازخوانی زندگی نهاده شده باشد (داستان از جایی شروع می‌شود که راوی تنها مانده و در حال مرور گذشته است) بهانه‌ لازم و کافی را برای روی دایره ریختن هرچه را که به یاد می‌آورد، دارد.
    شاید همه‌ این چیزها نقشی در موقعیتی که اکنون گرفتارش هستیم، داشته‌اند. در میان ملغمه موقعیت‌ها و شخصیت‌های متنوعی که میرقاسمی سراغ‌شان رفته و گاهی بسیار همگن به نظر می‌رسند، عنصری سیاه، سنگین، مرموز، قدرتمند و بانفوذ در هیبت اتومبیل شاسی‌بلند سیاهی خودی نشان می‌دهد. اتومبیل که راوی درست هنگام گیر افتادن در شرایط سخت با آن مواجه می‌شود، گاهی سر و کله‌اش پیدا می‌شود تا ریتم داستان و سر و شکل صحنه‌ها را تغییر دهد و یکی از عناصر تعلیق رمان را بسازد. اتومبیل سیاه سدی است در مقابل زندگی ساده و خودخواسته راوی، مانعی برای رسیدن راحت به آرزوهای نه‌چندان بزرگ، نه بزرگی است به درخواست‌های به ظاهر پیش ‌پا افتاده، سایه‌ای است در تعقیب کسی که میل آسودن و لمیدن در خنکایش(!) را ندارد. پدر راوی ثروت خود را و حمایت معنوی‌اش را از او دریغ نخواهد داشت، در صورتی که راوی مطابق میل او رفتار کند و خراش نیندازد بر قانون پدر و کج نرود و همه آداب را همان‌گونه به‌جا بیاورد که شایسته و بایسته است و فرزند و فرزندان او نیز باید بر همین منوال زیر همین سایه در امن و امان زندگی کنند تا درخت ریشه بدواند و سایه بگستراند و آغوش امنیتش را باز کند برای بغل کردن تعداد بیشتری از پیروان و هرکس که گریزان باشد از این خنکا، از این همه نعمت، از این همه حس امنیت برود از پل عابرپیاده… در یک روز گرم و داغ آفتابی… بپرد روی آسفالت خیابان…
شخصیت اصلی ماجرا یک فرد متولد دهه 60 است و ماجراهایی که تعریف می‌کند، متعلق به هشت سال پیش یعنی سال‌های 84 به بعد است. بستر زمانی رمان بین حال و گذشته در رفت و آمد است.» در بخشی از داستان می‌خوانیم: «مامان گفت: "خجالتم دادی" و از در مدرسه زد بیرون. به بابا نگفت. کسی زنگ می‌زد و می‌گفت: "پسرتان..." نمی‌شناختیمش. جای شیشه کوچکه را عوض کردم.
امتیاز کاربران به: پیش از آب شدن برف ها
Star Rating Star Rating Star Rating Star Rating Star Rating

شما هم می‌توانید در مورد این کالا نظر بدهید.

برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.